ابوالفضل آذری فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: در هر جامعهای که میراثفرهنگی آن نقش محوری در شکلدهی به هویت جمعی دارد، حفظ آثار تاریخی تنها به نگهداری از دیوارها و کاشیها خلاصه نمیشود. بخش مهمی از حفاظت، در تعیین حریم و ضوابط حفاظتی نهفته است؛ همان محدودهای که زندگی امروز را از حریم خاطره و تاریخ جدا میکند، بیآنکه پیوند میانشان را بگسلد.
استان گلستان با برخورداری از بافتهای تاریخی ارزشمند، بناهای ماندگار و محلاتی با اصالت، یکی از استانهایی است که مفهوم حریم در آن، معنایی حیاتی دارد. این سرزمین نهتنها به لحاظ تنوع فرهنگی، بلکه ازنظر تنوع دورههای تاریخی و سبکهای معماری نیز از غنای قابلتوجهی برخوردار است و هر اثر، بخشی از روایت هویت این خطه بهشمار میآید.
تعیین حریم در واقع اقدامی برای تثبیت این روایت است؛ مرزبندیای که به آثار تاریخی امکان میدهد در بستر واقعی خود باقی بمانند و از تهدید ساختوسازهای ناهماهنگ، تغییرات ناگهانی کالبدی یا تعرضهای انسانی در امان بمانند.
اخیراً تصویب حریم و ضوابط حفاظتی چهار بنای تاریخی در محدوده شهر تاریخی استرآباد (گرگان)، بار دیگر توجهها را به اهمیت این مقوله جلب کرده است. این اقدام در ظاهر، ادامه روند فنی حفاظت از آثار محسوب میشود، اما در عمق خود نشانهای از تداوم سیاستی است که هدفش حفاظت از اصالت فرهنگی و بصری بافتهای تاریخی گلستان است.
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان نیز در سیاستهای اخیر خود بر این باور تأکید دارد که تعیین حریم آثار، راهکاری برای جلوگیری از تعدیهای سهوی یا عمدی به میراث گذشتگان است؛ اقدامی که علاوه بر جنبه حفاظتی، کارکرد آموزشی و فرهنگی نیز دارد.
بر اساس آمار موجود، تاکنون برای ۷۳ اثر تاریخی در استان گلستان حریم و ضوابط حفاظتی مصوب شده است. این عدد در نگاه نخست شاید صرفاً یک آمار تلقی شود، اما درواقع نشانگر آن است که روند حفاظت از آثار تاریخی در این استان از سطح واکنشی به سطح برنامهریزیشده و پیشنگرانه ارتقا یافته است.
حریم آثار تاریخی تنها محدود به فاصلههای فیزیکی نیست؛ بلکه مفهومی گستردهتر از حدود کالبدی دارد. این حریم در حقیقت شامل عرصهای از احترام به گذشته است که اجازه نمیدهد هیاهوی زندگی مدرن، تصویر تاریخی یک شهر را محو کند.
در بسیاری از بافتهای تاریخی ایران، نبود ضوابط مشخص در اطراف آثار، موجب از بین رفتن تدریجی منظر فرهنگی و وحدت بصری شده است. اما اجرای طرحهای حریم، ابزار مؤثری برای کنترل این روند و ایجاد توازن میان توسعه شهری و حفاظت میراث بهدست داده است.
در استان گلستان، بافت تاریخی گرگان نمونهای روشن از این تعامل است؛ شهری که با معماری آجری، بامهای شیبدار و کوچههای باریک خود، بخشی از حافظه جمعی مردم را شکل میدهد. تعیین حریم در چنین مناطقی نهتنها ضرورت فنی، بلکه وظیفهای فرهنگی و اجتماعی است.
در این میان، نقش کارشناسان میراثفرهنگی در تدوین دقیق نقشههای حریم و ارائه ضوابط هماهنگ با واقعیتهای شهری بسیار مهم است. هر متر از این محدودهها، نتیجه ساعتها مطالعه تاریخی، بررسی میدانی و تحلیل اثرات محیطی است تا تعادل میان حفاظت و زندگی روزمره برقرار بماند.
از سوی دیگر، مشارکت شهرداریها و نهادهای محلی در اجرای ضوابط حریم، شرط موفقیت این طرحهاست. همکاری میان دستگاههای اجرایی و آگاهی عمومی مردم میتواند از حریم آثار، بهعنوان سندی زنده از فرهنگ و تمدن گذشته، پاسداری کند.
اهمیت تعیین حریم در این است که نگاه ما را از مرمت پس از تخریب، به پیشگیری پیش از آسیب تغییر میدهد. این نگاه آیندهنگرانه، میراثفرهنگی را نه بهعنوان گذشتهای مرده، بلکه بهعنوان بخشی از زندگی جاری در شهرها میبیند.
حفظ حریم آثار تاریخی در گلستان، در حقیقت نوعی گفتوگو با گذشته است؛ گفتوگویی که در آن، دیوارهای کهن و خانههای قدیمی نه مانعی در برابر توسعه، بلکه بخشی از معنا و هویت توسعه بهشمار میآیند.
اگر حفاظت از اثر، نگهداری از جسم تاریخ باشد، تعیین حریم، مراقبت از روح آن است. این روح همان چیزی است که شهرهای تاریخی را از تبدیلشدن به خاطرهای خاموش بازمیدارد و همچنان به آنها حیات و هویت میبخشد.
انتهای پیام/

نظر شما